×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

تاریخ ایران

پرسیدم

از شمع پرسیدم؛

چرا نخ درون وجود خویش را می سوزانی، آب می شوی و گریه می کنی؟!

جواب داد:

من می سوزم و آب می شوم تا محفلی را برای دیگران روشن کنم، و از اینکه شادی و روشنایی را به جمع آنان هدیه می دهم و خدا این توانایی را به من داده است، اشک شوق می ریزم.

سپس شمع روشن شد، و سوخت، و آب شد و روشنایی بخشید. و من تصمیم گرفتم این بار به جای اینکه در نور شمع فقط از خودم و برای خودم بنویسم، برای شمع و از شمع بنویسم.

و دیدم بی خود نیست که پروانه عاشق شمع شده است.

                                                   

سه شنبه 19 مهر 1390 - 9:48:22 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


زنانگی


چی می شد


از خدا پرسیدم


پند های بابا بزرگانه


سخنی چند درباره اهرام مصر


بدن فرعون مایع عبرت آیندگان


آیا دیوار چین به پدید آورندگانش پناه داد


تخت جمشید اقامتگاه سلاطین


ایوان مدائن یا خانه عبرت


وصیت عجیب اسکندر به مادرش


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

48646 بازدید

2 بازدید امروز

9 بازدید دیروز

30 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements